ترفندهاي بهينه سازي بايوس


 






 
دستيابي به حداکثر عملکرد از کامپيوترتان، به مداخله اي بسيار بيشتر از (صرفاً) خريد سخت افزارهاي سريع از سوي شما بعنوان کاربران حرفه اي مي باشد. استفاده از آخرين قطعات، مطمئناً کمک خواهد کرد اما هيچ مشتاق سخت افزاري با پرداخت مبالغ گزاف براي برطرف نمودن مشکل عملکرد سيستم، موافق نخواهد بود. به هر حال، هر فردي مي تواند پول خود را بطور ابلهانه اي خرج کند. اما يک تکنولوژيست واقعي از هر منبع خود به بهترين شکل ممکن بهره گيري مي نمايد.
ما به سرعت از مراحل خريد سخت افزار، مونتاژ آنها و بارگذاري محيط يک سيستم عامل عبور مي کنيم. اين مراحل در مقايسه با وظايف پيکربندي که در پيش روي ما قرار دارند، بيشتر به بازي بچه ها شبيه هستند. هدف اصلي ما: در نظر گرفتن دو سيستم ( يک سيستم مبتني بر Intel Core i7 و يک سيستم مبتني بر AMD Phenom II) و بهبود عملکرد آنها از طريق تنظيمات BIOS و همچنين يوتيليتي هاي تنظيمي است. ما نتايج بدست آمده را از طريق آزمايش هر سيستم با پيکربندي پيش فرض BIOS آن و سپس اجراي مجدد آزمايش ها پس از انجام تنظيمات، ارزيابي خواهيم نمود. با کمي اميدواري، پس از اتمام اين مراحل ما دليل کافي براي تبريک گفتن به خودمان را در اختيار خواهيم داشت و شما مي توانيد از الگوي ارائه شده براي تنظيم سيستم خودتان استفاده کنيد.
وقتي پردازنده ي Core i7 اينتل کار خود را آغاز کرد، مادربردهاي مبتني بر X58 بطور مضحکي گران بودند. با اينحال، پس از يک کاهش تدريجي ويژگي ها، شما اکنون مي توانيد تعدادي از سکوهاي X58 را با قيمت هاي مناسب خريداري کنيد. Asus P6T يکي از اين مادربردها است.
پيش از آنکه به تشريح فرآيند تنظيمات بپردازيم، بهتر است چند عدد مبنا را براي تخمين عملکرد P6T بلافاصله پس از خروج از جعبه (با تنظيمات پيش فرض) با استفاده از يک پردازنده ي Core i7-965 Extreme 6 گيگابايت حافظه ي Corsair DDR3-1600 با زمانبندي 8-8-8-24 يک کارت گرافيکي Zotac GeForce GTX 260 Core 216 و درايوديسک سخت Western Digital 300GB VelociRaptor ثبت نمائيم. از لحظه اي که کليد Power مادربرد فشرده مي شود، 1 دقيقه و 31 ثانيه طول مي کشد تا دسک تاپ ويندوز ظاهر گردد. SiSoftware Sandra 2009 پهناي باند حافظه معادل 23 گيگابايت بر ثانيه را براي کيت سه کاناله ي ما گزارش مي کند. يک پروژه ي راندوي دنياي واقعي در 3ds Max 2009 64-bit نيز براي تکميل به 24 ثانيه زمان نياز دارد. حال اجازه بدهيد ببينيم که چه چيزي را مي توانيم بهبود بخشيم.
اولين صفحه ي BIOS مادربرد P6T به شما اجازه مي دهد تا زمان/تاريخ و پيکربندي انباره هاي ذخيره سازي را تعيين نمائيد. اگر يک درايو فلاپي را به سيستم خود متصل نکرده ايد، مي توانيد آن را نيز در اين بخش غيرفعال نمائيد. چند لحظه اي را براي بررسي منوي فرعي پيکربندي انباره هاي ذخيره سازي صرف کنيد. گزينه ي AHCI (Advenced Host Controller Interface) بطور پيش فرض فعال نشده است، اما اگر در حال استفاده از ويندوز 7 و يا لينوکس با کرنل نسخه ي 2.6.19 و بالاتر باشيد (که هر دو آنها داراي پشتيباني ذاتي از درايور مربوطه هستند) بهتر است اين گزينه را فعال نمائيد. اين گزينه بر روي تمام مادربردهاي X58 ديگر نيز قابل دسترسي مي باشد و در حاليکه احتمالاً اين گزينه بر روي تمام آنها در محل مشابهي قرار نگرفته است، اما فعال نمودن آن مي تواند پشتيباني از ويژگي هاي SATA نظير Hot-Plugging و NCQ (native command queuing)، يک ارتقاء دهنده ي بالقوه ي عملکرد ديسک) را اضافه خواهد کرد.
Asus برگه ي بعدي را تحت عنوان AI Tweaker نام گذاري کرده و اين همان جائي است که اکثر جادوهاي اورکلاکينگ اتفاق مي افتند. از دستکاري ولتاژها گرفته تا تغيير سرعت هاي کلاک، اکثر افزايش هاي محسوب سرعت از تنظيمات داخل اين منو بدست مي آيند. يکبار ديگر، شما اکثر اين گزينه ها را بر روي هر مادربرد مبتني بر X58 ديگري که در بازار وجود دارد، خواهيد يافت. Gigabyte بخش معادل بر روي مادربردهاي خود را تحت عنوان MIT (Motherboard Intelligent Tweaker) معرفي مي کند. از سوي ديگر، شما اين بخش را بر روي مادربردهاي MSI با عنوان Cell Menu خواهيد يافت.
تعدادي از پارامترهاي مختلف براي ارتقاء Core i7 به سطحي بالاتر از تنظيمات پيش فرض آن مورد استفاده قرار مي گيرند که عبارتند از ضرايب فرکانس داخلي، فرکانس BCLK (base reference clock)، نرخ داده ي QPI (Quick Path Interconnect) و البته تغييرات ملايمي در ولتاژ. از آنجائيکه پردازنده ي Core i7-965 Extreme قفل نشده و نرخ هاي کلاک بالاتري را مي پذيرد، ما ضريب پيش فرض 24X (=24x 133MHz3.2GHz) را به 27X افزايش داديم تا يک سرعت کلاک نزديک به 6/3 گيگاهرتز را بدست آوريم. ما همچنين تنظيمات خودکار حافظه را به يک مقدار دستي DDR3-1600 تغيير داديم. پس از مشخص کردن يک ولتاژ گذرگاه 64/1 ولتي براي DRAM (اينتل افزايش ولتاژ به مقادير بالاتر از 65/1 را توصيه نمي کند)، به سراغ زيرمنوي DRAM Timing Control رفته و تأخيرهاي پايين تري را انتخاب کرديم، با اين اميد که به نتايج بالاتري در مقايسه ي پهناي باند حافظه برسيم. بطور پيش فرض، P6T از تنظيمات 9-9-9 استفاده مي کرد. ولي ما بر اساس مشخصات Corsair مي دانستيم که اين ماژول ها با زمانبندي سريع تري کار خواهند کرد.
يک نگاه اجمالي، فهرست طولاني از گزينه هاي مرتبط با حافظه را آشکار مي سازد (بسيار بيشتر از چيزي که ما در اينجا به آن اشاره کرده ايم). اکثر اين گزينه ها براي تنظيم دقيق اورکلاک هاي تهاجمي مورد استفاده قرار مي گيرند که در آنها براي حفظ پايداري به خنک کنندگي و ولتاژ اضافي نياز است. در مقابل، ما از يک چيدمان معتدل تر استفاده مي کنيم که مقداري عملکرد رايگان را با ادامه ي بهنيه سازي BIOS مادربرد P6T در اختيارمان قرار خواهد داد.
در ادامه، برگه ي Advanced را خواهيد ديد. اولين زيرمنو که با عنوان CPU Configuration مشخص شده، ميزبان تعدادي از فناوري هاي مرتبط با صرفه جويي در مصرف برق پردازنده هاي Core i7 نظير پشتيباني از C1E و EIST (Enhanced Intel SpeedStep) است. بهينه سازي BIOS الزاماً نبايد بر عملکرد متمرکز باشد: به حداکثر رساندن بازدهي نيز به همان اندازه اهميت دارد. علاوه بر فعال سازي C1E، ما همچنين فناوري Intel C-State Tech را فعال کرديم اما تنظيمات محدود بسته ي مذکور را در وضعيت Auto باقي گذاشتيم. بطور جالب توجهي، هيچيک از گزينه هاي Turbo Mode و SpeedStep اينتل داراي گزينه هاي قابل پيکربندي نبودند.
با رفتن به سراغ زيرمنوي Onboard Devices Configuration، ما کنترلرهاي مجتمع J-Micron eSATA و VIA Fire Wire که مورد استفاده قرار نمي گرفتند و در صورت فعال بودن صرفاً مقدار از منابع سيستم را مصرف مي کردند، غيرفعال نموديم. در حاليکه تنها چند منوي BIOS براي بررسي باقي مانده اند، ما کار خود را با برگه ي Boot ادامه مي دهيم.
اکثر مادربردها داراي توانايي بوت از انواع مختلف رسانه ها و ابزارها مي باشند. Asus P6T پيش از آنکه براي بوت از درايو ديسک سخت شما تلاش نمايد، بطور پيش فرض به بررسي درايوهاي CD/DVD-ROM و رسانه هاي قابل حمل مي پردازد که بصورت غيرضروري باعث افزايش زمان فرآيند بوت مي گردد. ما تمام ابزارهاي بوت را غير از VelociRaptor غيرفعال کرديم و مطمئن شديم که گزينه ي Quick Boot (که از تعدادي از آزمايش هاي POST صرفنظر مي نمايد) فعال است. در نهايت، تحت برگه ي Tools ما ويژگي Asus Express Gate را غيرفعال کرديم. Express Gate يک محيط عامل "بوت فوري" است که ثانيه هاي ارزشمندي را به مدت زمان بوت شما مي افزايد.
پس از ذخيره سازي تمام تغييرات در BIOS، ما سيستم را مجدداً راه اندازي کرديم تا تأثير تنظيمات اعمال شده را اندازه گيري نمائيم. بلافاصله، توانستيم يک زمان بوت 1 دقيقه و 21 ثانيه اي را ثبت کنيم که با 10 ثانيه کاهش همراه بود. 2010 Sandra يک افزايش تقريباً 20 درصدي به 27/5 گيگابايت بر ثانيه را براي پهناي باند حافظه نشان مي داد و زمان راندوي پروژه ي 3ds Max نيز تقريباً با 10 درصد کاهش به 22 ثانيه کاهش يافت. کاملاً واضح است که بهينه سازي هاي ساده ي مبتني بر BIOS با مزاياي کاملاً واقعي براي ما همراه بوده اند. بهترين نکته اين است که فهرست تنظيمات انجام شده بسيار ساده است. ما حتي به سراغ تنظيمات همراه با ريسک ولتاژ نيز نرفته ايم.
صرفنظر از اينکه در حال استفاده از يک مادربرد مبتني بر Intel X58 هستيد يا يک سکوي طراحي شده براي پردازنده هاي AMD Phenom II، تعدادي از ويژگي هاي BIOS کاملاً مشابه خواهند بود. موارد متعددي مانند نظارت سخت افزاري، اولويت بوت، پيکربندي تجهيزات جانبي مجتمع و بسياري آيتم هاي ديگر تقريباً در تمام مادربردها يکسان خواهند بود. اما تعدادي از ويژگي هاي کاملاً منحصر به فرد نيز در مادربردهاي AMD وجود دارند که مطمئناً به افزايش سرعت فرآيند بوت، بهبود پهناي باند حافظه و تزريق اندکي عملکرد اضافي "رايگان" به آنها کمک خواهند کرد.
ما از مادربرد ارزانقيمت ASRock M3A 790GXH/128M بعنوان سکوي مرجع خود استفاده نموده و يکبار ديگر آزمايش هايي را براي بدست آوردن يک خط مبنا پيش از انجام تنظيمات مورد نظرمان اجرا کرديم. سيستم ما که به يک پردازنده ي Phenom II X4 810، 4 گيگابايت حافظه ي Corsair DDR3-1600، همان کارت گرافيکي Zotac GeForce GTX 260 Core 216 و درايو ديسک سخت VelociRaptor مجهز شده بود، توانست يک زمان بوت 1 دقيقه و 11 ثانيه اي، پهناي باندي معادل 11 گيگابايت بر ثانيه و يک زمان راندوي 46 ثانيه بر روي پروژه ي 3ds Max 2009 را ثبت کند.
بايوس AMI مادربرد ASRock در نگاه اول بسيار شبيه با بايوس مادربرد Asus به نظر مي رسد. با اينحال، گزينه هاي مربوطه در M3A 790GXH/128M بسيار متمرکزتر هستند. در واقع، هيچ مقداري در منوي اصلي پيش فرض که تنها اطلاعات سيستم را نمايش مي دهد، وجود ندارد. برگه ي بعدي که با عنوان Smart مشخص گرديده، مجموعه اي از تنظيمات پيش فرض عملکردي و صرفه جوئي در مصرف برق را در اختيار شما قرار داده و امکان استخراج آسان مقدار عملکرد اضافي را براي آن دسته از کاربران عام که به دنبال راه حل هاي يک کليدي هستند، فراهم مي نمايد. با اينحال، بخش مذکور از جذابيت چنداني براي ما برخوردار نيست زيرا ترجيح مي دهيم که تغييرات را بصورت گزينه به گزينه اعمال کنيم.
برگه ي سوم (Advanced) جائي است که مي توانيد اکثر توابع مرتبط با ارتقاء عملکرد را در آن بيابيد. زير منوي CPU حاوي بلندترين فهرست از تنظيمات است که کنترل هايي بر روي تمام زمانبندي هاي حافظه، گزينه هاي عملکردي و ويژگي هاي صرفه جوئي در مصرف برق را در بر مي گيرد. همانند کاري که در مورد Core i7 انجام داديم، ابتدا يک افزايش عملکردي معتدل را با يک اورکلاک ساده بدست مي آوريم. پردازنده ي Phenom II X4 ما از سري Black Edition نيست و به همين دليل ضرايب فرکانس آن قفل شده اند. بنابراين، ما مجبور بوديم بر يک تنظيم کلاک مرجع (فرکانس کاري، حاصلضرب کلاک مرجع در ضريب نسبت است) تکيه نمائيم و به همين دليل سرعت پيش فرض 200 مگاهرتزي آن را به 215 مگاهرتز افزايش داديم. با ضرب اين فرکانس در ضريب ثابت 13، تراشه ي 6/2 گيگاهرتزي ما بدون اعمال ولتاژ اضافي به سرعت 8/2 گيگاهرتز رسيد.
ما همچنين به جاي آنکه به BIOS اجازه دهيم ماژول هاي حافظه را بطور خودکار پيکربندي نمايد، عملکرد DDR3-1333 را بطور دستي مشخص کرديم. افزايش کلاک مرجع بر عملکرد کنترلر حافظه ي مجتمع Phenom II تأثير گذاشته و سرعت ماژول ها را تا 66 مگاهرتز افزايش مي دهد. اين موضوع خصوصاً يک نکته ي مهم به حساب مي آيد زيرا به معني صرف اندکي هزينه ي اضافي براي حافظه هايي است که مقداري فضاي آزاد براي اورکلاک در اختيار داشته باشند. در اينجا، ما از حافظه ي DDR3-1600 براي پشتيباني از يک تنظيمات DDR3-1333 استفاده مي کنيم که به DDR3-1466 اورکلاک شده است. AMD توابع صرفه جوئي در مصرف برق را نيز در همين بخش ترکيب کرده است. بنابراين ما گزينه هاي Cool,n,Quiet و Enhanced Halt State را نيز در منوي پيکربندي CPU فعال مي کنيم.
براي دستيابي به چند گزينه ي قابل تنظيم ديگر، به زيرمنوي Chipset Settings برويد. از آنجائيکه 790GX حاوي يک پردازنده ي گرافيکي مجتمع مي باشد (در حاليکه چيپ ست X58 اينتل فاقد آن است) شما فيلدهاي متعددي را در رابطه با GPU مشاهده مي کنيد. ما در اينجا از يک کارت گرافيک الحاقي استفاده مي کنيم، اما موتور گرافيکي Radeon HD 3300 چيپ ست 790GX عملاً قادر است عملکرد قابل قبولي را براي محيط هاي دسک تاپ عمومي فراهم نمايد. اگر بخواهيد بر GPU چيپ ست تکيه نمائيد، BIOS به شما امکان مي دهد مقدار ثابتي از حافظه ي سيستم را به ساختار گرافيکي اختصاص داده و هسته ي آن را براي دستيابي به عملکرد بهتر اورکلاک کنيد.
قابليت ديگري که در اختيار شما قرار دارد، ACC (Advanced Clock Calibration) که شما احتمالاً آن را بعنوان يک ويژگي که به AMD کمک کرد تا فضاي باز اورکلاک اولين نسل از پردازنده هاي Phenom خود را گسترش دهد، به ياد مي آوريد. ACC قابليت اولکلاک Phenom II را افزايش نمي دهد اما مي تواند بخش هاي غيرفعال شده بر روي يک پردازنده ي Phenom II جديد را "Unlock" نمايد. براي مثال، ما يک جفت X4810 (با 4 مگابايت کاشه ي L3) و دو X3 720 (سه هسته اي) را آزمايش کرده ايم. در هر چهار مورد، ACC امکان دسترسي به تمام 6 مگابايت کاشه ي L3 ريزمعماري Phenom II را در اختيار 810ها قرار داده و چهارمين هسته غيرفعال شده ي 720ها را روشن نمود که اساساً آنها را با پردازنده هاي سري Phenom II X4 900 تبديل مي کرد. البته چند هشدار نيز در اين زمينه وجود دارد. ASRock تضمين نمي کند که اين تابع بر روي تمام پردازنده هاي Phenom II سري 800 و 700 کار خواهد کرد.
در گذشته، هياهوي زيادي درباره ي پياده سازي ضعيف AHCI در چيپ ست هاي AMD وجود داشت. با اينحال، ما هيچ مشکلي در سوئيچ کردن کنترلر SATA از IDE به AHCI تحت زيرمنوي IDE Configuration نداشتيم. ويندوز پس از تشخيص ابزارهاي جديد دو بار مجدداً راه اندازي شد و سپس با فعال سازي استاندارد ذخيره سازي به کار عادي خود ادامه داد.
با مراجعه به برگه ي Boot، ما تمام ابزارها را به استثناء VelociRaptor غيرفعال کرده و تعداد قطعاتي که پيش از راه اندازي ويندوز بررسي مي شدند را به حداقل رسانديم. ASRock بايوس خود را با توانائي ذخيره سازي مجموعه اي از پيکربندي ها بصورت پروفايل هاي مختلف مجهز کرده است. بنابراين اگر شما ترجيح مي دهيد که تنظيمات خود را پيش از راه اندازي مجدد سيستم ذخيره کنيد، منوي Exit اين امکان را در اختيارتان خواهد گذاشت.
اما اجازه بدهيد ببينيم که از يک بهينه سازي 10 دقيقه اي BIOS بر روي يک پيکربندي AMD چه نتيجه اي بدست آورده ايم. ما توانستيم 7 ثانيه از زمان بوت ويندوز 7 را حذف کرده و مدت اين فرآيند را به 1 دقيقه و 4 ثانيه برسانيم. Si software Sandra 2010 پهناي باند 2/13 گيگابايت بر ثانيه را براي حافظه گزارش مي کند. زمان راندوي پروژه ي 3ds Max2010 ما نيز به 42 ثانيه کاهش يافته و يک بهبود 10 درصدي را نشان مي دهد.

استفاده از يک الگوي کلي
 

ما دو مادربرد از دو فروشنده را بررسي نموديم که از دو چيپ ست متفاوت استفاده مي کردند. مطمئناً اين مثال نمي تواند نمايشگر صدها مادربرد موجود در بازار که از مدل هاي سطح پائين تا مدلهاي حرفه اي را در بر مي گيرند، باشد. با اينحال، تکنيک هاي سطح بالاي مورد استفاده ما براي بدست آوردن سرعت بيشتر از سيستم هايمان که در اين مقاله به آنها اشاره کرديم بطور کلي بر روي تمام مادربردها قابل اعمال مي باشند، حتي مدل هايي که از پردازنده هاي سري Core 2 اينتل پشتيباني مي کنند. در صورتي که مادربرد شما توسط يک شرکت متفاوت توليد شده يا مبتني بر چيپ ست ديگري است، باز هم مي توانيد از الگوي اصلي مثال هاي ما پيروي نمائيد.
پيش از هر چيز، شما مي خواهيد تعداد ابزارهايي که در مسير فرآيند بوت سيستم عامل شما قرار گرفته اند را کاهش دهيد. اگر يک درايو فلاپي نداريد، از BIOS براي غيرفعال کردن کنترلر فلاپي استفاده نمائيد. اگر از قبل يک سيستم عامل را نصب کرده ايد، نيازي نداريد که هر بار پيش از آغاز بوت از درايو ديسک سخت خود تمام درايوهاي اپتيکال و يا شبکه را براي يافتن رسانه ي بوت جستجو نمائيد. همچنين اگر تجهيزات جانبي بلااستفاده اي بر روي مادربرد خود داريد (نظير کنترلرهاي SATA يا FireWire) آنها را غيرفعال کنيد. اين ضمائم صرفاً منابع سيستم شما را مصرف کرده و غالباً باعث افزايش زمان فرآيند بوت مي شوند. اينها سه استراتژي اصلي هستند که به ما در کاهش ثانيه هايي از زمان مصرفي خود بر روي هر دو مادربرد کمک کردند.
سپس، مي توانيد با يک اورکلاک معتدل مبتني بر BIOS از فضاي باز عملکردي مادربرد و CPU خود بهره گيري نمائيد. هر دو شرکت اينتل و AMD پردازنده هاي معيني را با ضريب کلاک باز (Unlocked) ارائه مي کنند که آسانترين متغير براي تغيير جهت اورکلاک سريع به حساب مي آيد زيرا تنها بر سرعت پردازنده تأثير خواهد داشت. اگر CPU شما از سري Extreme اينتل يا Black Edition شرکت AMD نيست، بايد کلاک مرجع آن را تنظيم کنيد که يک گزينه ي ديگر براي تعيين سرعت کلاک پردازنده به حساب مي آيد. با اينحال مراقب باشيد که تغيير کلاک مرجع در عين حال بر روي قطعات ديگري نظير حافظه نيز تأثير خواهد گذاشت. با اينحال، اورکلاک موفق دو پردازنده ي ما همان عاملي بود که توانست زمان راندوي پروژه ي 3ds Max 2010 را کاهش دهد. اگر مي خواهيد عملکرد سيستم خود را پس از راه اندازي و اجراي ويندوز ارتقاء دهيد، بايد بر اورکلاکينگ تکيه نمائيد.
آخرين شيوه ي مورد استفاده ما در هر دو مثال، پس گرفتن کنترل از BIOS بود. تمام مادربردها از توانائي قرائت تراشه ي SPD (serial presence detect) بر روي هر ماژول حافظه و تنظيم سرعت و زمانبندي حافظه بصورت خودکار برخوردارند. اما مشتاقان سخت افزاري غالباً ماژول هايي را خريداري مي کنند که توانائي کار با سرعت هاي بالاتري نسبت به مقادير پيش فرض محافظه کارانه ي خود را دارند. با استفاده از مشخصات ماژول هاي خود، مي توانيد فرکانس حافظه، ولتاژ DRAM و زمانبندي را بطور دستي وارد کنيد. همانطور که در نتايج بدست آمده توسط ما شاهد هستيد، تنظيمات تعيين شده توسط کاربر مي توانند يک تفاوت واقعي را در پهناي باند حافظه ايجاد نمايند. همين وضعيت در مورد فعال سازي ويژگي هايي نظير AHCI (که غالباً به دلايلي نظير حفظ سازگاري، توسط کارخانه غيرفعال مي شود) نيز صادق است.
منبع:ماهنامه ي کامپيوتري بزرگراه رايانه، شماره ي 134